English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6453 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
primary standard grade U خلوص استاندارد اولیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
primary standard U استاندارد اولیه
basic standard U استاندارد اولیه
ieee U سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
document U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documented U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documenting U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
Ideal City U [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
mealy mouthed U بی خلوص
mealy-mouthed U بی خلوص
purity U خلوص
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
cleaning U خلوص اخلاص
spectroquality U خلوص طیفی
sincerity U بی ریایی خلوص
technical grade U خلوص صنعتی
half heartedness U عدم خلوص
purity magnet U مغناطیس خلوص
purity coil U پیچک خلوص
analytical grade U خلوص واکنشگری
analytical grade U خلوص ازمایشگاهی
candor U خلوص صفا
commercial pure U خلوص تجارتی
purity adjustment U تنظیم خلوص
trueness U خلوص نیت
candour U خلوص صفا
contamination U عدم خلوص
extends U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
POSIX U استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
extend U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extending U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
optical purity U درجه خلوص نوری
insincerely U از روی عدم خلوص
half-heartedly U از روی عدم خلوص
proof U مقیاس خلوص الکل
half heartedly U از روی عدم خلوص
disingenuousness U عدم خلوص نیت
proofs U مقیاس خلوص الکل
PHIGS U برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
restoration U احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
source U استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
contamination U عدم خلوص و یکنواختی محیط
carats U درجه خلوص فلزات پربها
carat U درجه خلوص فلزات پربها
tone U [ذات و خلوص رنگی یک رنگینه]
left handedly U غیر صمیمانه از روی عدم خلوص
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
ODI U واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
lotus U [نوعی گل نیلوفر آبی مصری که در فرش های چینی بیشتر بکار رفته و نشانه مذهب، تکامل، خلوص و زیبائی بوده و شباهتی با گل ختائی دارد.]
modulus U استاندارد
canonical U استاندارد
high and dry <idiom> U استاندارد
standard U استاندارد
standards U استاندارد
standardizing U استاندارد نمودن
standards U استاندارد همگون
standard U استاندارد همگون
frequency standard U استاندارد فرکانس
boilerplate U متن استاندارد
basic standard cost U قیمت استاندارد
standardizes U استاندارد نمودن
standardize U استاندارد نمودن
standardised U استاندارد نمودن
dialects U ی در زبان استاندارد
standardises U استاندارد نمودن
standard of living U استاندارد زندگی
standards of living U استاندارد زندگی
standardising U استاندارد نمودن
standard resistor U مقاومت استاندارد
magnetic standard U اهنربای استاندارد
dialect U ی در زبان استاندارد
nonstandard U غیر استاندارد
normal temperature and pressure U شرایط استاندارد
standard temperature and pressure U شرایط استاندارد
standardized U استاندارد شده
silver standard U استاندارد نقره
standard interface U واسطه استاندارد
standard condition U شرایط استاندارد
atmospheres U اتمسفر استاندارد جو
standard candle U شمع استاندارد
substandard U زیر استاندارد
standard price U قیمت استاندارد
traditional chess U شطرنج استاندارد
atmosphere U اتمسفر استاندارد جو
standard rate U نرخ استاندارد
standard section U پروفیل استاندارد
standard function U تابع استاندارد
standard bar U میله استاندارد
standard atmosphere U اتمسفر استاندارد
standard solution U محلول استاندارد
standard interface U رابط استاندارد
standard measure U اندازه استاندارد
standard class U درجه استاندارد
standard costs U هزینههای استاندارد
standard error U خطای استاندارد
standard specification U مقررات استاندارد
resistance standard U مقاومت استاندارد
standard cell U پیل استاندارد
standard specification U دستورات استاندارد
standard pitch U گام استاندارد
secondary standard U استاندارد ثانویه
standard pascal U پاسکال استاندارد
standardization U استاندارد سازی
standard ohm U اهم استاندارد
table lamp U لامپ استاندارد
primal U اولیه
basics U اولیه
basic U اولیه
initialling U اولیه
elementary U اولیه
primeval U اولیه
first generation U اولیه
initialled U اولیه
initialing U اولیه
initialed U اولیه
dispersion U اولیه
primitive U اولیه
initials U اولیه
earliest U اولیه
initial U اولیه
fundamental U اولیه
preliminaries U اولیه
preliminary U اولیه
primary U اولیه
early U اولیه
raw U اولیه
rudimentary U اولیه
standard penetration U ازمایش نفوذی استاندارد
data encyption standard U استاندارد حفافت داده
cut the mustard <idiom> U به حد استاندارد لازم رسیدن
standard electrode potential U پتانسیل استاندارد الکترود
standard hydrogen electrode U الکتورد هیدروژن استاندارد
standard heat of formation U گرمای تشکیل استاندارد
standard oxidation potential U پتانسیل اکسایش استاندارد
standard product cost U ارزش تولید استاندارد
standard oil company U استاندارد اویل کمپانی
ambient quality standard U استاندارد کیفیت پرمون
pop up menu U منوی غیر استاندارد
calibration U مین یک بررسی استاندارد
mnemonic U استاندارد اختصار کلمه
standard conversion factor U ضریب تبدیل استاندارد
up to par/scratch/snuff/the mark <idiom> U متناسب با استاندارد طبیعی
standard electrode potential U پتانسیل الکترود استاندارد
clark U پیل استاندارد کلارک
standard oil company U شرکت نفت استاندارد
NDIS U واسط دستور استاندارد
ansi U کدهای استاندارد ANSI
ieee U واسط استاندارد IEEE
basic speed U سرعت اولیه
basic size U اندازه اولیه
input speed U سرعت اولیه
I'll put in the initial outlay , you do the work . U ما یه اولیه از من کار از تو
initial speed U سرعت اولیه
outline agreement U توافق اولیه
incunabula U مراحل اولیه
initial capital U سرمایه اولیه
scheme U طرح اولیه
initial velocity U سرعت اولیه
basic branch U رسته اولیه
initial reserves U ذخایر اولیه
initial point U نقطه اولیه
initial mass U جرم اولیه
initial level U سطح اولیه
initial cost U هزینه اولیه
initial condition U شرط اولیه
initial condition U شرایط اولیه
opening capital U سرمایه اولیه
primary products U محصولات اولیه
initial acceleration U شتاب اولیه
base loading U بار اولیه
basic data U اطلاعات اولیه
basic requisition number U درخواست اولیه
breaking down train U راه اولیه
first cause U علت اولیه
drawing key U طرح اولیه
initial strength U استحکام اولیه
stuffs U ماده اولیه
stuffed U ماده اولیه
stuff U ماده اولیه
base rates U ارزش اولیه
first aids U کمکهای اولیه
first aid U کمکهای اولیه
base rate U ارزش اولیه
feed stock U مواد اولیه
elementary cell U پیل اولیه
raw materials U مواد اولیه
first cost U هزینه اولیه
basic agreement U توافق اولیه
skeleton agreement U توافق اولیه
cogging train U مسیر اولیه
i.c. U حالت اولیه
input U توان اولیه
initial value U مقدار اولیه
historical costs U هزینه اولیه
primitive U انسان اولیه
master agreement U توافق اولیه
frame agreement U توافق اولیه
embryonic U نارس اولیه
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1it was suggested that an initial application of one or two iterations of the Gauss-Seidel method from a flat voltage estimate would be sufficient to start things off properly.
1Finally, standard notation is used throughout, with clarifications provided as needed.
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com